بوم کسب و کار
بوم کسب و کار چیست و چه اهمیتی دارد؟
در مواجهه با یک مسیر ناشناخته، داشتن یک نقشه حیاتی است تا راه را به دقت به شما نشان دهد. اگر بدون این نقشه سعی کنید از آن مسیر عبور کنید، احتمالاً با شکست مواجه خواهید شد. این امر در دنیای کسب و کار هم دقیقاً همینگونه است. همه کسبوکارها برای رسیدن به موفقیت، میبایست یک مسیر و استراتژی مشخص داشته باشند. حال به این نکته توجه داشته باشید که هرچه موفقیت یک کسب و کار بزرگتر باشد، مسیر موفقیت نیز پیچیدهتر و طولانیتر میشود. از این رو، همه کسب و کارها برای پیشروی در مسیر خود نیازمند یک نقشه راه دقیق هستند.
در این مورد، بوم کسب و کار به عنوان ابزاری بسیار کارآمد عمل میکند که میتواند به یک برند به عنوان یک نقشه راه برای توسعه و رشد کمک کند. این بوم مدل کسبوکار نه تنها به کسبوکار نشان میدهد که چگونه محصولات و خدمات خود را تولید و به مشتریان ارائه دهد تا درآمدزایی کند، بلکه به عنوان یک دستورالعمل برای تحقق موفقیت در بازار عمل میآید. هر برند باید از ابتدا یک بوم مدل کسبوکار خود را طراحی و تدوین کند، زیرا این ابزار به ویژه برای شرکتها و کسبوکارهای جدید و استارتاپها بسیار اهمیت دارد.
برای نمونه، اگر شرکت تازه کاری از بوم غیرتخصصی و بوم مدل کسب و کار شرکت نامداری تقلید کند، موفق نخواهد بود، زیرا هر کسب و کار بوم متخص خود را دارد و تقلید از بوم کسب و کار دیگری به هیچ عنوان پیشنهاد نمی شود.
بوم مدل کسبوکار معمولاً شامل نه بخش اصلی است. این نه بخش عبارتند از:
مشتریان
در این بخش، کسبوکار باید مشتریان خود را به دقت تعریف کند و نیازها و ترجیحات آنها را در نظر بگیرد. مشتریان باید در مرکز تصمیمات کسبوکار قرار گیرند.
کانال های ارتباطی
باید تعیین شود که چگونه محصولات یا خدمات به مشتریان ارائه میشوند و چگونه بازاریابی و توزیع انجام میشود.
جریان درآمد
در این بخش باید توضیح داده شود که برای کسب و کار، از چه روشها و منابعی برای تولید درآمد استفاده میشود و به چه میزان درآمد مالی و مادی انتظار دارد. روشهای کسب درآمد میتوانند بسیار متنوع و متفاوت باشند و برندها میتوانند از ترکیب مختلفی از این روشها برای تحقق اهداف مالی خود استفاده کنند. جریان درآمد به واقعیت تبدیل کردن ارزش ارائه شده (ارائه راهحلی برای رفع نیاز مشتری) به درآمد مالی و اقتصادی اشاره دارد.
همکاران کلیدی
در این بخش، باید شخصیتها و نهادهای کلیدی که نقش بسیار مهمی در موفقیت کسبوکار ایفا میکنند را شناسایی کنید. این افراد و نهادها میتوانند به شما در دستیابی به اهداف کمک موثری ارائه کنند. شرکای کلیدی میتوانند افراد، شرکتها یا سازمانهایی باشند که به عنوان شریکهای کاری مهمی در کسبوکار شما عمل میکنند و منابع و تخصصهای کلیدی را فراهم میکنند. زمانی که کسبوکار نمیتواند تمامی نیازهای خود را به تنهایی برآورده کند، وجود شرکای کلیدی ضروری و مفید است تا به تسهیل انجام کارها و دستیابی به اهداف کمک کنند.
ارزش ها و محصولات
کسبوکار باید مشخص کند که چه ارزشها و محصولاتی ارائه میدهد و چگونه این ارزشها برای مشتریان ایجاد میکند.
ارتباط با مشتری
ارتباط مؤثر با مشتریان اساسیترین عنصر در موفقیت هر کسبوکار است، زیرا این ارتباط نقش بسیار مهمی در جلب رضایت مشتریان و افزایش تعداد فروش دارد. یکی از روشهای مهم برقراری ارتباط با مشتریان، ارائه خدمات پس از فروش قوی و قابل اعتماد است. این شامل پشتیبانی فنی، تعمیرات، و بهروزرسانیهای محصولات میشود. مشتریان باید اطمینان داشته باشند که در صورت بروز مشکلات یا نیاز به راهنمایی، شرکت آماده به کمک و پاسخ به نیازهای آنها است.
منابع کلیدی
این بخش مشخص میکند که کسبوکار برای عملکرد خود چه منابعی نیاز دارد، از جمله منابع مالی، انسانی، و فیزیکی.
فعالیت های کلیدی
فعالیتهای کلیدی در کسبوکار، وظایف و فرآیندهای مهمی هستند که به تولید محصولات یا ارائه خدمات ارتباط دارند. این فعالیتها باید مرتبط به شکل مستقیم با ارزش پیشنهادی کسبوکار باشند. با تجزیه و تحلیل آنها، میتوان به بهبود سازماندهی داخلی شرکت کمک کرد. این فعالیتها مسئولیتها و وظایفی هستند که در طول مسیر انجام میشوند تا به دستیابی به موفقیت نزدیکتر شوید. معمولاً فعالیتهای کلیدی شامل اقداماتی چون بازاریابی، توسعه و بهبود محصولات و خدمات، و اجرای استراتژیهای تبلیغاتی میشوند. این فعالیتها باید به مشتریان و ارزش پیشنهادی شما مرتبط باشند و در دستیابی به اهداف کسبوکار تأثیرگذار باشند.
ساختار هزینه
در این بخش باید هزینههای مورد نیاز برای دستیابی به اهداف و موفقیت کسبوکار را بررسی کرد. این هزینهها میتوانند از فروش محصولات تأمین شوند، اما در بعضی موارد نیاز به منابع مالی اضافی دارند. ساختار هزینهها شامل هزینههای اولیه، هزینههای ثابت و هزینههای متغیر است و هدف اصلی آن تعیین و شناسایی کلیت هزینههای مرتبط با کسبوکار است تا بتوان بهبودهای مورد نیاز را مشخص کرد. این اطلاعات به کسبوکار امکان میدهند تا هزینهها را به دقت برآورد کرده و استراتژیهای مالی مناسب را تدوین کنند، همچنین بهینهسازی هزینهها برای دستیابی به اهداف مالی را تسهیل میکنند.
هدف بوم کسب و کار چیست؟
یکی از مسائل مهم در ساختار و طراحی بوم کسب و کار، تمرکز بوم مدل بر روی چه چیزی است و چگونه این تمرکز میتواند به کسبوکار کمک کند. این بخش توضیح میدهد که بوم مدل دقیقاً به چه مسائلی تمرکز دارد و چگونه این تمرکز میتواند به دستیابی به اهداف مالی و موفقیت کسبوکار کمک کند.
بوم مدل به طور کلی بر روی دو بخش اساسی تمرکز دارد:
- تولید و عملکرد کسب و کار: این بخش از بوم مدل به تعیین چگونگی تولید محصولات یا ارائه خدمات توسط کسبوکار میپردازد. این شامل فرآیند تولید، تامین منابع، فرآیندهای عملیاتی، و همچنین تعیین نیازهای منابع انسانی میشود. در واقع، این شما هستید که تعیین میکنید چه محصولات یا خدماتی باید تولید کنید و چگونه این فرآیند تحتاج به تعداد و نوع منابعی نظیر کارکنان و تجهیزات است.
- فروش به مشتریان: این بخش از بوم مدل به تعیین نحوه فروش محصولات یا خدمات به مشتریان میپردازد. این به ارتباط با بازاریابی، فروش، توزیع محصولات، و تعامل با مشتریان اشاره دارد. انتخاب بازار هدف و استراتژیهای فروش تا حد زیادی به بازار واقعی که کسبوکار در آن فعالیت میکند وابسته است. این بخش از بوم مدل نشان میدهد که چگونه شما میتوانید مشتریان را جذب کنید و محصولات خود را به آنها عرضه کنید.
با ترکیب این دو بخش، یک چرخه فعال برای کسب و کار پدید میآید که به بهبود مداوم فرآیندها و رشد کسبوکار کمک میکند. بوم مدل به عنوان یک ابزار مهم در تعیین و تدوین این تمرکزها و استراتژیهای کلان برای دستیابی به اهداف مالی و موفقیت کسبوکار عمل میکند. به عبارت دیگر، بوم مدل به کسبوکار کمک میکند تا به درآمد برسد و از طریق ترکیب دقیق این دو بخش، مسیری را برای دستیابی به موفقیت مالی مشخص کند.